زیر ستاره های آسمون

می نویسم تا یادم بمونه

۲۳ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «دانشگاه» ثبت شده است

یک شنبست، گیج شدم! یکشنبه درسته یا یک شنبه؟

 

امروز یهویی خوابم برد کلا و ساعت 10 پاشدم!!! یکم به کارای صبح رسیدم و الآن اینجام. مغزم هنگیده! نمیدونم چه کلاسی دارذم، چه کاری دارم! یعنی آروم آروم داره لود میشه که مثلا 4 یه اسکایپ دارم ولی این صبحیا رو اصلا نمیدونم! چقدر خواب موندن بده! حتی تو مجازی....

راستی: عصر باید درمورد چیز بنویسم! (هنوز چیز یادم نیومده فقط میدونم باید در موردش بنویسم 😂.)

۲ نظر
پسر

عنوان *

خب، کارای یهویی انجام شد، بریم سر وقت کارا!

 

نکته آموزنده: تیتر متن قبلی (2 تا قبلی البته ) باعث شد بازدید اونروزم 4 برابر میانگین بازدید بشه که در نوع خود جالب بود، میتونین تست و استفاده کنید 😂

الک2، CA و eesa1 ویدیو گذاشتن، الک2 تکلیف جدید گذاشته و احتمالا این برنامه امروزمه، وقت تلفی زیاد دارم، واسه همین به کتاب نمیرسم... اوکیه فعلا، فاز استراحتم 😅 ببینیم چی میشه

 

پ.ن: فعلا نمیخوام در موردش فکر کنم، باید خودمو اصلاح کنم کمی!

 

پ.ن 2: سایتای دانشگامون کلا خوابیده 😂😂 اونقدری مسخره بازی در میارن! خب اجازه بدین هر استاد با روش خودش (اسکایپ، واتساپ، ...) کار کنه! وقتی میدونین سروراتون نمیکشه

۰ نظر
پسر

امروز

امروز رو اسکیپ می‌کنم! ارزش موندن تو خاطره رو نداره...

+ تنها مورد خوبش اینه که دکتر کنترل درس جدید رو آپلود کرد

۰ نظر
پسر

یکشنبه خلوت 😂

برعکس دیروز، امروز خیلییی آروم بود، حتی هوا هم یکم خنک تر بود =)

با مخاب و کنترل کلاس آنلاین داشتم. عاشق جفتشون شدم. بشدت اساتید محترم و حرفه ای هستن و امیدوارم سالم و سلامت باشن و بمونن wink (اصلا فکر نکنین اوکی شدم با ایموجیا :///)

کنترل گفتش گروهای 3 نفری تشکیل بدین و یسری تسک گروهی داد، خوشالم =)

مخاب گفت برین Microsoft Teams نصب کنین، کلاسارو میبریم اونجا، اولین بار بود میشنیدم اسمشو! باید جالب باشه.

۲ نظر
پسر

شنبه شلوغ

خیلی ازون چیزی که فکرشو میکردم سنگین تره!!!!!

 

صبح پاشدیم، ca خیلی نرمال، نیم ساعت در مورد کلاسش و درسش صحبت کرد و تامام. برسی تشریف نیوردن =) البته قراره حذفش کنم، خیلی فرقی نمیکنه. الک 2 اومد و 1 ساعت صحبت کرد، نصفش در مورد کارای طول سال و درسش بود و نیم ساعت مابقی رو یه دوره خیلییییییییی بیسیک در حد V=RI کرد و خدافظی کرد، تا رفتش، TA هاش یه مشق گنده انداختن رومون :| البته گفتن درسشو 2ش میده استاد. 90% انجام دادم و راضیم.

 

قسمت ترسناک ماجرا، کنترله! میدونستم با استاد ترسناکی سر و کار دارم ولی این یه لول دیگست، دیروز ایمیل داده بود که 1ش سر کلاس آنلاین حاضر باشین، امروز هم حدود 3.5 ساعت درس آپلود کرد!!!!

قصد جنگ داری بانو؟؟؟؟ xDDD سه و نیم ساعت ویدیو + کلاس آنلاین؟ میخوای بمیریم؟ میخوای اینجا بگم یه تکلیف ریز هم دادی؟؟؟

ولی خب مسیریه که باید رفت، ولی از قبلم خبر داشتم.

 

میمونه فقط سلطان! استاد مخاب1، فعلا سکوت کرده و ترسناکه! آرامش قبل طوفان.....

 

دیشب از شدت هیجان خوابم نبرد... یعنی یادمه ساعت 4:45 رو تو گوشیم دیدم. خستمه :)

 

 

پ.ن: ایموجیای اینجا خیلیییییی وحشتناکه! آخه چرا بیان؟

۲ نظر
پسر

جمبه، روز آخر

ییییی، فاینالییییییییییی، فردا شروع میشه! بریم برای سخت ترین ترم کارشناسی :دی

 

امروز صبح، حلقه ای از دوستان جمع شدیم، و متاسفانه بخاطر زمان بندی بشدت بد یکنفر، مجبور شدیم نصفه ولش کنیم تا بریم مرحله بعدی! مرحله بعدی خرید بود! خرید چی؟ روغن، رب، حبوبات، ماکارونی و برَنج! به مقدار زیاد! مرحله بعدیش رانندگی بود! ویراژ کشی توی اتوبان و گپ زدن با یه افسر! که به طرز عجیبی زیاد میبینمش :)) و درنهایت رسیدن به مقصد و پخش.... دوباره تاکید میکنم، خیلییییی زمان بندیت افتضاح بود جناب. گند زدی!

 

بگذریم، میدونستین خمیر دوندون با طعم سیب و نعنا وجود داره؟ امروز، بعد تقریبا یه ماه استفاده ازش، طعمشو دیدم =))) بسی جذابه! پیشنهاد میکنم.

پ.ن: دختر عزیز، شرمنده که ایدمونو دزدیدن! به قول خودت، دیر به دنیا اومدیم =) ایده هامونو از قبل ساختن....

 

۰ نظر
پسر

آماده شدن

انتخاب عنوان مطلب کار سختیه! یه وقتایی هست در مورد یک موضوعی میخوای صبحت کنی و اوکی! ولی منی که فقط قراره یچیزایی رو برای اینکه یادم بمونه بنویسم، چی بذارم آخه؟ انگاری هر روزم یه اپیزوده ( یا چندتا) و به اسم نیاز دارن! هه خدایا شکرت

 

امروز رفتم دانشگاه، یکسری کارای ثبت نام رو قطعی کنم و واحدامم اوکی شد! البته شاید تو حذف و اضافه تغییراتی بدم... نمیدونم راستش

بعدشم رفتم کتاب خونه و "شیب" از ست گادین رو امانت گرفتم. کتاب کوچیکیه و امیدوارم قبل شروع ترم تموم بشه :)

 

بعدشم برای یه کار ریز دیگه راهی مدرسه شدم و تو راه چند نفر بهم ملحق شدن و اونجا کلی بازی کردیم =) دوست دارم... یعنی مدرسمو! هروقت میرم  کلی حال خوب میگیرم! هرچند امروز که خالی بود ولی خب، جذابیتای خودشو داره (",")

 

 

پ.ن: امروز با دختر حرف نزدم! چند روزیه صحبت خاصی به ذهنم نمیرسه و یسری موضوع نگرانم میکنن!

۲ نظر
پسر