زیر ستاره های آسمون

می نویسم تا یادم بمونه

۴۷ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «قلم» ثبت شده است

۲-۳ روزه باهاش حرف نزدم!

امروزم اگه تا شب بهش پیام ندم میشه ۳ روز! این ترم درسا از سر و کولش بالا میرن و نمی‌خوام خیلی مزاحمش شم! تنها دلیلم برای اینکه کمتر حرف می‌زنم باهاش همینه! حالا نمی‌دونم واقعا کار درستی می‌کنم یا نه! چون ممکنه یه وقتایی دلش بخواد حرف بزنه و ببینه من اقدامی نمی‌کنم و ناراحت شه 😓.

 

۱ نظر
پسر

آسودگی!

امروز با یک شخصی که ۲۵ ساله آلمانه و بعد از مدت‌ها برگشته صحبتی داشتیم، تفاوت‌هارو می‌پرسیدیم و با اینکه انتظاراتمونو اورده بودیم پایین، ولی بازم اختلاف یک کشور جهان اول با یک جهان سومی پر پر کننده بود! از موارد مهمش بگذریم که هممون می‌دونیم :)

یکی از چیزای کوچولییش که حسرت به دهنم وا داشت این بود:

می‌گفت مینیمم درآمد، ۱۰ یورو در ساعته! یعنی هر شغلی که داشته باشه، ساعتی ۱۰ یورو رو داری! حالا می‌تونی همینو بگیری دستت، ببری یک کیلو گوشت قرمز بدون هیــــــــچ چربی بخری و نوش جان کنی. منی که عاشق گوشتم 🤤🤤😪 هعی.

میشه یروزی ببینیم که داریم ما هم به این سمت می‌ریم؟ حتی نمی‌خوام خود رسیدن بهشو ببینم! صرفا همینکه ببینم در مسیر درستی قرار گرفتیم خودش خیلی خوشحالی داره!

کی میشه یک عده‌ی زیادی، انقدر شهوت پول و قدرت نداشته باشن؟ حاضر به هر ظلم و جنایتی برای پول و قدرت نشن؟

کی میشه یک سری مجری عادل داشته باشیم که قانون‌گریزان واقعی رو ادب کنن؟

هعی خدایا کمکون کن!

۰ نظر
پسر

نمیشه نوشت!

وقتی روزات جذاب باشه (جدید باشه) می‌تونی ازشون بگی بنویسی ولی وقتی شروع می‌:نه یکنواخت شدن etc مشق پروژه ویدیو، همورک کوییز ویدیو .... دیگه نوشتن آدم نمیاد! وقتی نمی‌نویسم و بعدا به این‌ها نگاه می‌کنم متوجه میشم که اتفاق جدیدی نیفتاده!

یکم تودارتر شدم، تلگرام کمتر سر می‌زنم، دلیلشم اینه که حوصلشو ندارم! آدمارو از نزدیک دوست دارم! تو مجازی نمیشه که چهره رو دید موقع حرف زدن! فایده‌ای نداره.

۱ نظر
پسر

Viguen

امروزم کلا با ویگن گذشت! اگه نمی‌شناسینش، یکی از خواننده‌های قدیمیمونه :)

یسری آهنگاش تو مهمونیا پخش میشه و اگه برین گوش بدین یحتمل صداش براتون آشناست!

خلاصه که زیبا بودن، دستش درد نکنه :)

+ آهنگ که پلی میشه در کنارش باید همورک بنویسم و پروژه انجام بدم -ـ- این نیست که آهنگ بذارم و دراز بکشم...

 

خدایا زیاد شکرت

۰ نظر
پسر

خواب شبانگاهی

یه ددلاین ۱۲ شبه

یدونم ۹ شب بود

۹ که اپلود کردم از خستگی مردم! ۹:۲۰ به مامان گفتم ۱۰ بیدارم کن برم سر کارم. رفتم خوابیدم! خوابیدم خوابیدم خوابیدم خوابیــــــــــــــــــــــدم! پاشدم سرشار از انرژی! انگاری ۱۰ روز خوابیده بودم 😂 ساعتو دیدم ۹:۵۰! چناااان خر ذوق شدم 😂😂 خیلی فوق‌العاده بود....

۰ نظر
پسر

دنیای زیبای اسپاتیفای!

می‌خوام دعوتتون کنم به استفاده از اپلیکیشن محبوب Spotify

 

 

درسته می‌دونم می‌شناسیدش و بعضا استفاده می‌کنید! ولی شده برای قدردانی ازش می‌خوام اینجا معرفیش کنم 😅

و صدالبته به خاطر داشتن ورژن رایگان :)

اپلیکیشنای زیادی هستن که نسخه رایگان دارن ولی محدودیت‌هاشون وحشتناکه! این این‌شکلی نیست.

احیانا اگه کسی نمی‌دونه چیه، سرویس پخش موسیقیه! یعنی اسم آهنگ رو سرچ می‌کنی و برات پخش می‌کنه =)

ویژگیاش چیه؟ الآن میگم. فقط قبلش بگم که توی pc که واقعا خیلیی کمه تفاوت‌‌های نسخه پرمیوم و فری و واقعا کمبودی توش حس نمی‌کنم!

توی ورژن گوشی (حداقل اندروید رو که می‌دونم) محدودیت ۶ اسکیپ در ساعت (یعنی بزنی آهنگ بعدی)، محدودیت انتخاب دقیق آهنگ (بعضی وقتا مجبوری یک پلی‌لیست رو گوش بدی بجای آهنگی که می‌خوای) و تبلیغاته!

برای منی که ۹۰٪ اوقاتم پشت ویندوزه، واقعا چیز خوبیه =)

 

حالا از ویژگی‌هاش بگم!

خفن‌ترین بخشش بنظرم اینه که کافیه ۱ ماه یا کمتر استفادش کنین! درجا یاد می‌گیریه چیا دوست دارین 😃 ازون قشنگ‌تر، هر ۲شنبه یک پلی لیست براتون می‌سازه از مجموع آهنگایی که دوست دارین و احتمالش هست دوست داشته باشین و فووووووووووق‌العادست! قشنگ میشه کل هفته گوششون داد!

یک مورد قشنگ دیگش جمبه‌هاست! هر جمبه هم یک پلی لیست میده بهتون از آهنگایی که تازه اومدن و به سلیقتون می‌خورن! باهاش میشه کلی آهنگ جدید قشنگ (طبعا بر اساس سلیقتون) گوش داد 😃😃

یعنی ابزار تشخیصی که توش بکار رفته (یا همون هوش مصنوعیش) خیلی خوبه :)

قرار نیست لینک دعوت از خودم بدم، حتی نمی‌دونم چنین چیزی داره یا نه!

صرفا میگم اگه از آهنگ متنفر نیستین، استفادشو توصیه می‌کنم ;) یک‌ماه اول چیزی نداره ولی زمان که بگذره... الآن بعد ۲ سال سلیقمو بهتر از خودم می‌دونه 😂😂😂😢

 

پ.ن: برای ثبت‌نام (یا لاگین با فیس‌بوک که راحت‌تره) به VPN نیازه ولی دفعه‌های بعدیش کاملا اوکیه.

۱ نظر
پسر

حالت بده؟ چجوری می‌تونم کمکت کنم؟ 😥

یبار یه جایی می‌خوندم آدما در مقابل شنیدن ناراحتی یکی ۲ دستن!

یه دسته سعی می‌کنن دلداری بدن، حال طرف رو عوض کنن و چیزای این قبیل

اون یکی دسته سعی می‌کنن مشکل رو حل کنن! معمولا این دسته کنجکاوترن و بیشتر و دقیق‌تر سوال می‌پرسن!

 

اگه نظر بالا رو قبول کنیم، من خودمو جزو دسته اول می‌دونم! حالا حالتاییم هست که دومی پیش بیادا! مثلا طرف بگه ناراحتم امتحانو خراب کردم، میام بهش بگم خب فلان پروژه امتیازی رو بزن، فلان حرکتارو کن بلکه اوضاع بهتر شه! ولی در حالت کلی اولیم!

واسه همین هیچ‌وقت گروه دوم رو درست حسابی درک نکردم! مثلا نزدیک‌ترین دوستم ازوناست! یعنی خیلی ازوناست! 🤣 گریون هم برم پیشش، نمیاد بقلم کنه آرومم کنه! سریع می‌پرسه چیشده؟ منم یکم توضیح میدم و میره تو فکر 😐😂 بعدش دوباره میاد بیشتر و می‌پرسه و ... این روند اونقدر ادامه پیدا می‌کنه تا یه راه حلی بیابه یا زمان بگذره و من دیگه حالم خوب شده باشه! 😂

 

خودم دوست دارم تواناییشو داشته باشم که بتونم کمک کنم تو اینجور شرایط! ولی خب نمی‌تونم! یعنی بلد نیستم! صرفا بلدم حالشو تغییر بدم! حواسشو پرت کند و بخندونمش.... نمی‌دونم اینم یه مهارته یا یچیز ذاتیه.

 

⚫️⚫️⚫️شهادت امام رضا(ع) تسلیت....

۰ نظر
پسر

عامممممممممم چندین روز اخیر!

خب آخرینی که نوشتم ۳ش بود، ۳ روز گذشته و واقعا نشد بنویسم... هرچی یادم باشه رو الآن میگم.

 

۴شنبه:

شبش کلــــــــــی با دختر حرف زدیم! کلی رویاپردازی کردیم و آخرش داشتم بی‌هوش می‌شدم، برش گردوندم به دنیای واقعی و یه دقیقه ناراحت شد 😅. این ترم وضع درسیش وحشتناکه! ۲ تا درس گیرش اومده که بیش از کل درسای بقیه وقت میگیرن! و باخطر یسری مسائل نتونست حذفشون کنه... یه چنل جدید یوتیوب پیدا کردم که باحال صحبت می‌کنه آقاهه، دوسش دارم و این ۳ روز زمان زیادیو ازم گرفت 😂

صبح خواستم برم سر کلاس استاد کنترل که دیدم یکی یاد گرفته ازم و کل تایم استادو برا خودش نگاه داشت 😑

5شنبه:

صبح یه کلاس مخاب داشتیم که ۶ دقیقه دیر رسیدم سرش و فکر کنم یه غیبت گنده زدن برام 😑 الآن برم به استاد بگم آشپزخونه ترافیک بود؟ ناهار باید می‌پختم؟ هعی.. مهم نیست. عصرش با یکی از دوستام قرار گذاشتم و امروز دیدیم همو! هم اوضاعش خیلــی خوب بود، همم مشکلات افتضاحی داشت. ایشالا که مشکلاتش حل بشه ولی باحال بود! همزمان خنده و غصه داشت! (البته لباشو ندیدم، از پشت ماسک این شکلی بود) عه اینارو باید تو جمبه می‌نوشتم. 😂

دیگه از ظهر تا شب مشغول مشقیدن بودم.... مشقا کمه ها! مثلا ۲ تا سواله ولی یچیز میدن قشنگ ۴-۵ ساعت مشغول شی! بعد چون تنوع سوال ندیدی تو امتحان له میشی! :/ عامممم یه اتفاقایی با داداش و مامانم افتاد که یادم نیست. بگذریم

جبمه:

قرارمو که گفتم. اوه! دیشب تا ۳ بیدار بودم و خوابم نمی‌برد، باعث شد صبح دیر پاشم. مامان زیاد میگه لعنتی به ساعت ۱۰ - ۱۱ نگو صبح!

فردا تعطیل رسمیه و با کلی اعتراض، تونستیم این قانونو تصویب کنیم که روز تعطیل امتحان و کوییز نگیرن 🤗 شب می‌تونم راحـــت بخوابم.

امممممم اتفاق مهم دیگه 🤔 فکر کنم ۳ش یا ۴ش بود، یکی از دوستام، دختری که دوسش داشت مزدوج شد و خیلی سر این موضوع ناراحت شد! شایدم ۲-۳ روز قبل‌تر بود و نوشتم اینجا ولی خب این هفته خیلی سریع گذشت.

ازین به بعد باید همون روز بنویسم! هرچقدرم وقت نشه! فایده نداره این شکلی....

۱ نظر
پسر